سردار شهید محمد اسلامی نسب

دلنوشته ها و اشعار جالب

سردار شهید محمد اسلامی نسب

دلنوشته ها و اشعار جالب

سردار شهید محمد اسلامی نسب

1- شهادت آنچنان شیرین و لذت بخش است که با هیچ کدام،از وعده های دینوی او را مقیاسی نیست. شهادتی که دشمن با هیچ سلاحی علیه او نمی تواند به مبارزه در آید و همه تیغ های دشمن در مقابلش کند و بی اثر است.



2 - من هر وقت نام مبارک بی بی فاطمه الزهرا (س)را به زبان میارم نا خودآگاه از خود بی خود میشوم و مطمئن هستم که ایشان ما را شر منده نمیکنه

پیوندهای روزانه

برو ماشین عقبی بشین!

شنبه, ۲۳ آبان ۱۳۹۴، ۰۸:۴۹ ب.ظ



شب شهادت حضرت رقیه وقتی که دانشگاه کلاسام تموم شد ، رفتم تاکسی بگیرم تا بیام خونه.



دیدم یه پسر مذهبی داره میره جلوی ماشین بشینه. من رفتم پشت نشستم. تا نشستم دیدم از ضبط صدای خواننده زن پخش می شه . به قدری لهو آمیز بود که اعصابمو خورد کرده بود. منتظر بودیم تا مسافر های بعدی بیان حرکت کنیم. دیدم پسره داره به ضبط نگاه میکنه و اعصابش خورد شده. گفتم آقا ضبط و کم کن! اونم صدا رو تا آخر بست . دو مسافر دیگه اومدند و ماشین تکمیل شد. راننده دید ماشین تکمیل شده سوار شد تا حرکت کنیم.


تا نشست تو ماشین دستش اتوماتیک رفت رو ضبط و صدا رو زیاد کرد!!! اومدم حرفم بزنم دیدم اون پسری که جلو نشسته بود پیش دستی کرد و  گفت آقا اگه میشه خاموش کنید. راننده که پسر جوونی بود یه سری تکون داد و گفت برو ماشین عقبی بشین!!! پسره پیاده شد! منم پیاده شدم! راننده  اعصابش خورد شد هی به چپ و راست نگاه میکرد! فکر نمیکرد دو نفر همزمان پیاده بشن!


دو نفری  رفتیم ماشین عقبی نشستیم. یه ماشین تکمیل شد. اتفاقا راننده شم (خدا رو شکر)  آدم حزب اللهی بود و پیراهن مشکی هم تنش بود . خلاصه ما سوار شدیم و رفتیم اون راننده هنوز منتظر مسافر بود!


منبع : جنبش حیا



موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۸/۲۳
حسین کازرونی

برو ماشین عقبی بشین

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی