سردار شهید محمد اسلامی نسب

دلنوشته ها و اشعار جالب

سردار شهید محمد اسلامی نسب

دلنوشته ها و اشعار جالب

سردار شهید محمد اسلامی نسب

1- شهادت آنچنان شیرین و لذت بخش است که با هیچ کدام،از وعده های دینوی او را مقیاسی نیست. شهادتی که دشمن با هیچ سلاحی علیه او نمی تواند به مبارزه در آید و همه تیغ های دشمن در مقابلش کند و بی اثر است.



2 - من هر وقت نام مبارک بی بی فاطمه الزهرا (س)را به زبان میارم نا خودآگاه از خود بی خود میشوم و مطمئن هستم که ایشان ما را شر منده نمیکنه

پیوندهای روزانه

۱ مطلب در خرداد ۱۳۹۶ ثبت شده است

احنف بن قیس نقل می کند:
روزی به دربار معاویه رفتم و دیدم آنقدر طعام مختلف آوردند که نام برخی را نمی دانستم.
پرسیدم: این چه طعامی است؟
معاویه جواب داد: مرغابی است، که شکم آنرا با مغز گوسفند آمیخته و با روغن پسته سرخ کرده و نِیشکر در آن ریخته‏اند.
بی اختیار گریه ‏ام گرفت.
معاویه با شگفتی پرسید: علّت گریه‏ات چیست؟


گفتم: به یاد علی بن ابیطالب افتادم.
روزی در خانه او میهمان بودم. آنگاه سفره‏ای مُهر و مُوم شده آوردند.
از علی پرسیدم: در این سفره چیست؟ پاسخ داد: نان جو. گفتم: شما اهل سخاوت می‏باشید، پس چرا غذای خود را پنهان می‏کنید؟
علی فرمود: این کار از روی خساست نیست، بلکه می‏ترسم حسن و حسین‏، نان ها را با روغن زیتون یا روغن حیوانی، نرم و خوش طعم کنند.
گفتم: مگر این کار حرام است؟ علی فرمود: نه، بلکه بر حاکم امت اسلام لازم است در طعام خوردن، مانند فقیرترین مردم باشد که فقر مردم، باعث کفر آنها نگردد تا هر وقت فقر به آنها فشار آورد بگویند: بر ما چه باک، سفره امیرالمؤمنین نیز مانند ماست.


معاویه گفت: ای احنف! مردی را یاد کردی که فضیلت او را نمی توان انکار کرد.

قندوزی، ینابیع الموده ، صفحه 172
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۱ خرداد ۹۶ ، ۲۰:۵۷
حسین کازرونی