سردار شهید محمد اسلامی نسب

دلنوشته ها و اشعار جالب

سردار شهید محمد اسلامی نسب

دلنوشته ها و اشعار جالب

سردار شهید محمد اسلامی نسب

1- شهادت آنچنان شیرین و لذت بخش است که با هیچ کدام،از وعده های دینوی او را مقیاسی نیست. شهادتی که دشمن با هیچ سلاحی علیه او نمی تواند به مبارزه در آید و همه تیغ های دشمن در مقابلش کند و بی اثر است.



2 - من هر وقت نام مبارک بی بی فاطمه الزهرا (س)را به زبان میارم نا خودآگاه از خود بی خود میشوم و مطمئن هستم که ایشان ما را شر منده نمیکنه

پیوندهای روزانه

عالی ترین تجربه عشق، دوست داشتن امام معصوم است

حجت الاسلام والمسلمین علیرضا پناهیان در جمع مداحان بسیجی به ایراد سخنانی در ارتباط با ضرورت وجود عشق در زندگی انسان‌ها و مأموریت شیطان در این راستا پرداخت که متن بیانات وی را در ادامه می‌خوانیم:


همه ما می‌دانیم که ابلیس و به تعبیری دیگر شیطان، چون دشمن ماست با دین ما هم دشمنی می‌کند. او اصرار دارد که ما در دنیا و آخرت بدبخت باشیم. این جور نیست که بگوید در دنیا خوش باش و فقط در آخرت عذاب و بدبختی را تحمل کن. خداوند متعال در قرآن کریم بارها به دشمنی شیطان با انسان اشاره فرموده است. حداقل 5 مرتبه فرموده «انه لکم عدو مبین» یعنی که «او دشمنی آشکار است». ما هرگز نباید تصور کنیم که شیطان در صورت خوش گذراندن ما بدون توجه به دین خوش حال می‌‍شود. نه! این طور نیست. شیطان در هر صورتی که ما لبخند بزنیم ناراحت می‌شود. شیطان برای دنیای ما آرزوی خوب نمی‌کند.


انسانی که عاشق نیست، همانند ماشین بدون بنزین و روغن است
پایان نامه‌ای را می‌دیدم که در آن، طبق فرموده امام خمینی (ره) مبنی بر «آمریکا شیطان بزرگ است»، رفتار آمریکا با شیطان را تطبیق داده بود. یکی از مهم ترین شاخصه‌های رساندن شیطان به هدف خود، عاشق نبودن است. یکی از جلوه‌های زندگی سالم و خوب، عاشقانه زندگی کردن است. کسی که بدون محبت و علاقه زندگی می‌کند، منفی‌نگر و به طور تدریجی عقده‌ای می‌شود. انسانی که عاشق نیست، همانند ماشین بدون بنزین و روغن است. عشق و محبت، قوه محرکه انسان است. عشق، زندگی انسان را لذت بخش می‌کند.

 

شیطان برای رساندن انسان به ذلت و بدبختی، عشق را هدف می‌گیرد و آن را از انسان دور می‌کند. عاشقانه زندگی کردن مورد غضب شیطان است. شیطان به دلیل اینکه نمی‌تواند عشق را از انسان دور کند، آن را تهی و توخالی جلوه می‌دهد و علی‌رغم وجود ترانه‌های عاشقی بسیار، عشق واقعی میان انسان‌ها کمرنگ شده است. حضرت نوح (ع) نفرین کرد و گروهی به جهنم رفتند، شیطان آمد تشکر کرد و به حضرت گفت «مرا از دست آن‌ها راحت کردی!».



عالی ترین تجربه عشق، دوست داشتن امام است


اصلی ترین مأموریت شیطان، دور کردن انسان از عشق است. امروزه شاهد کمرنگ شدن محبت و پررنگ شدن خودخواهی در جوامع بین المللی هستیم. شیطان کاری با رابطه زن و شوهر، پدر و پسر، مادر و دختر و سایر روابط ندارد بلکه درصدد خراب کردن رابطه و محبت بین انسان‌ها و امام عصرشان است. عالی ترین تجربه عشق، دوست داشتن امام است. حوادث کربلا را ببینید، تمامی حرکات بر مبنای عشق است. تنها شخصیت‌هایی که این‌ تعداد بیت شعر برای آن‌ها سروده شده است، چهارده معصوم (ع) هستند.


عرفا و بزرگان خیلی علاقه دارند که دین را با آیه « وَالَّذِینَ آمَنُواْ أَشَدُّ حُبًّا لِّلّهِ» به جهانیان معرفی و عشق بین انسان و پروردگار را مطرح کنند. امروزه قحطی محبت بیشتر از قحطی غذا است. دین، تولید کننده مقدسات، بصیرت و بینایی، صفای باطن و اخلاق کریمه،  قدرت برای جوامع بشری و تقویت محبت و عشق است. بهترین تمرین برای عاشق شدن، خواندن نماز اول وقت است. عشق و محبت به اهل بیت (ع) پیش درآمدی برای عاشق شدن واقعی است. به عنوان مثال، شما اگر به یک میوه فروشی بروید و از قیمت میوه‌ای بپرسید، به شما قسمتی از آن میوه را به صورت رایگان به شما می‌دهند و می‌گویند که طعم آن را بچش و اگر نپسندیدی خرید نکن. عشق به اهل بیت (ع) نیز همانند همان تکه‌ای از میوه است و به عنوان نمونه‌ عمل می‌کند.


ایام به امامت رسیدن حضرت ولی‌عصر (عج) است. ایشان همانند امام حسین (ع) روضه‌ای ندارند که مردم برای ایشان گریه کنند. اما به مسجد مقدس جمکران بروید و ببینید که مردم چگونه اشک می‌ریزند و عرض ارادت می‌کنند. منشآ و منبع این اشک‌ها چیست؟ چیزی به جز عشق و علاقه به وجود مقدس امام زمان (عج) نیست. مردم، امام عصر خود را دوست دارند و این همان چیزی است که شیطان از آن می‌ترسد و بیزار است. امامت، عشق آفرین است.




در روایات داریم که «عشق به چیزی، انسان را کور و کر می‌کند». اما پیامبر گرامی اسلام (ص) فرمودند «عشق به بچه‌های من حکمت‌افزایی می‌کند». حضرت محمد (ص) حاکم مدینه شدند. تنها شهری که ایشان فتح کردند مکه بود. پس از فتح این شهر، پیغمبر جوانی 20 ساله به نام عتاب بن اسید را به عنوان فرماندار مکه منصوب کردند. پیامبر در حکم ایشان چه چیزی نوشتند؟ امام سجاد (ع) از قول پیامبر (ص) نقل می‌کنند «من این جوان را منصوب می‌کنم زیرا فرزندان من را دوست دارد. عتاب بن اسید بدون نظر من به شما حکومت می‌کند یعنی اگر حرفی زد باید عمل کنید». سپس امام زین‌ العابدین (ع) می‌فرمایند «عتاب در چند سالی که فرماندار مکه بود حتی یک بار هم مسئله‌ای را از ایشان نپرسید و ولایت مطلق داشت». پس نتیجه می‌گیریم که محبت به پیامبر و امام معصوم نه تنها انسان را کور نمی‌کند، بلکه انسان را از قضایای غیب نیز باخبر می‌سازد.


در زیارت امین‌الله می‌خوانیم که «مُحِبَّهً لِصَفْوَهِ أَوْلِیَائِکَ مَحْبُوبَهً فِی أَرْضِکَ وَ سَمَائِکَ». هم برای عاشق شدن و هم برای معشوق شدن دعا می‌کند. یعنی «من را عاشق اولیای برجسته خود و محبوب در زمین و آسمان‌ها قرار بده».


ماجرای ستونی که در فراق پیامبر ناله کرد
رسول خدا (ص) جلوه‌ای از عاشقی را نمایش دادند. ایشان هر روز به ستونی تکیه می‌دادند و سخنرانی می‌کردند که آن ستون بعدها به «حنانه» معروف شد. مردم، منبری چوبی را برای ایشان تهیه کردند و خواستار نشستن پیامبر بر روی این منبر شدند. پیامبر هنگامی که برای نشست بر روی منبر از کنار ستون رد شدند، ستون ناله زد و گریه کرد و همه این مسئله را متوجه شدند و درک کردند. مردم تعجب کردند و گفتند: یا رسول الله! این ستون گریه کرد. حضرت محمد (ص) نیز در پاسخ به مردم فرمودند « بله! این ستون دلتنگ من شد و گریه کرد. الان برای تک تک مؤمنان در بهشت، فرشته‌هایی مشغول ساخت خانه هستند و در فراق مؤمنان گریه می‌کنند و گریه آن‌ها شدیدتر از گریه این ستون برای من پیغمبر است».
انتهای پیام/



نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی