شهید غلامرضا ابراهیمی

 زندگینامه شهید بزرگوار غلامرضا ابراهیمی 

بسم الله الرحمن الرحیم

 شهید غلامرضا ابراهیمی سال 1345 در چاه عینی دیده به جهان گشود . از جویبار معارف دینی و اخلاق اسلامی سیراب شد و در بوستان خانواده ای با تقوا به رشد و کمال رسید . شش ساله بود که پا به عرصه ی علم و دانش نهاد و تا کلاس اول راهنمایی ادامه تحصیل داد .

در سالهای پیروزی انقلاب با آنکه کودکی دوازده ساله بود فعالانه در تظاهرات و راهپیمایی ها شرکت کرد . با شروع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران ، دوازده ماه داوطلبانه به جبهه رفت و در عملیاتهای فتح المبین ، خیبر و رمضان حماسه ها آفرید . قلب پر طپش و روح نا آرامش سرانجام او را به جرگه ی پاسداران انقلاب کشاند و به عنوان پاسدار وظیفه ، یازده ماه در مناطق عملیاتی به مقابله با دشمن پرداخت .

در تاریخ 1364/11/20 با عزمی الهی در عملیات والفجر 8 شرکت کرد و با گذشتن از رود خروشان اروند ، به همراه دیگر رزمندگان اسلام ، شهر فاو را از چنگال دشمن آزاد ساخت . دو روز بعد شربت شهادت نوشید و به ابدیت پیوست . روحش شاد و یادش گرامی . والسلام .

 

وصیت‌نامه شهید غلامرضا ابراهیمى

وصیت نامه برادرغلامرضا ابراهیمى فرزند على شهرستان لارستان بخش لامرد دهستان چاه عینى علامرودشت

 بسم الله الرحمن الرحیم

به امید خداوند بزرگ وصیت نامه ام را شروع  مى  کنم

ولا تحسبن الذین قتلو فى سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون { قران کریم }

گمان مبرید آنانکه درراه خداکشته شده اند مرده اند خیرآنها زنده هستند و نزدپروردگار خویش روزى مى خورند

بنام خدا یارى دهنده مظلومان و مستضعفین جهان، سلام و درود به امام زمان (عج) و نایب بر حقش خمینى بت شکن و با سلام و درود به شهداى صدر اسلام تا شهداى جنگ تحمیلى و با سلام و درود به شما ملت ایران و  بخصوص شما مردم حزب الله وهمیشه درصحنه منطقه چاه عینى علامرودشت .خدایا این جان را تو بمن بخشیدى میدانم که لیاقت بندگیت را ندارم تا شکر نعمتهایت را بجا آورم ولى یک دعا دارم که امیدوارم که به اجابت برسدوآن این است که چون مولایم حسین (ع) و فرزندعزیزش على اکبر مرگم را شهادت در راه خودت و درزیر پرچم اسلام قرار دهى .الهى مى دانم که زمان زمان عروج است  و زمان زمان معراج است و زمان خروش و ایمان است زمان زمان شهادت است وزمان زمان عاشق شدن است به معشوق و خلاصه زمان زمانى است که عاشقان بسویت پر مى کشند و به هدف و آرزوى دیرینه خودشان مى رسند و زمان  زمانى است که انسان از این دنیاى فانى  رها گشته و دنیاى که خداوند لایزال  برایشان تعیین کرده مى شتابند.

 اى لشکریان خدا بجنگید که  الله پشتیبان و بقیةالله فرمانده وروح الله رهبر است و شما برادران و خواهران حزب الله راه شهیدان عزیز را ادامه دهید وسلام به شما اى پدر ومادر عزیز و  مهربانم و اى برادران وخواهران عزیز م امیدوارم که مرا حلال کنیداگر شهادت نصیب من شد مبادابه سعادت رسیدن فرزند و برادرتان ناراحت شوید بلکه باید مفتخر باشید تا باعث شادى و خوشحالى دشمنان اسلام و انقلاب نشود و توصیه به نور چشمى ام همسرم مى نمایم که مبادا ازکشته شدن من ناراحت شویدوتو اى نور چشمى ام راهم راادامه بدهید و گوش به فرمان امام امت باشید و راه شهدا را ادامه دهیدودر پایان به جوانان منطقه چاه عینى وعلامرودشت و بخصوص جوانان چاه عینى از آنها مى خواهم که در خط اما م وگوش بفرمان امام امت باشند و راهى جبهه ها شوند و راه شهدارا ادامه دهند و انشاء الله بجنگید تا اسلام پیروز شود و صدام و نابود شوند .

 انشاء الله کربلا را آزاد کنید و  همان راه راه قدس را ادامه دهید وپرچم لا اله الا الله بر فراز مناره قدس بر افراشته شود و السلام علیکم و رحمة الله و برکاته به امید پیروزى نهایى لشکریان اسلام و درپایان از همه قومان وخویشان و اقارب و دوستان مى خواهم که مرا حلال کنندمن الله التوفیق برادر کوچک شما غلامرضا ابراهیمى فرزند على متولد 1345شماره شناسنامه 7 محل سکونت چاه عینى علامرودشت در ضمن جنازه ام را در گلزار شهداى شمالى دفن بنمایید

****************************************

بسم اله الرحمن الرحیم

به امید خداوند بزرگ وصیت نامه ام را شروع می کنم :
و لا تحسبن الذین قتلو فی سبیل الله اموات بل احیاء عند ربهم یرزقون . (قرآن کریم) گمان مبرید آنان که در راه خدا کشته شده اند مرده اند ، خیر آنها زنده هستند و نزد پروردگار خویش روزی می خورند . به نام خدا یاری دهنده ی مظلومان و مستضعفین جهان ، سلام و درود به امام زمان عجل اله و نائب بر حقش خمینی بت شکن و با سلام و درود به شهدای صدر اسلام تا شهدای جنگ تحمیلی و با سلام و درود به شما ملت ایران و به خصوص شما مردم حزب الله و همیشه در صحنه ی منطقه ی چاه عینی علامرودشت : خدایا این جان را تو به من بخشیدی می دانم که لیاقت بندگیت را ندارم تا شکر نعمت هایت را به جا آورم ولی یک دعا دارم که امیدوارم به اجابت برسد و آن این است که چون مولایم حسین علیه السلام و فرزند عزیزش علی اکبر مرگم را شهادت در راه خودت و در زیر پرچم اسلام قرار دهی ،الهی می دانم که زمان ، زمان عروج است و زمان ، زمان معراج است و زمان ، زمان خروش و ایمان است .

زمان ، زمان شهادت است و زمان ، زمان عاشق شدن است به معشوق و خلاصه زمان زمانی است که عاشقان به سویت پر می کشند و به هدف و آرزوی دیرینه ی خودشان می رسند و زمان زمانی است که انسان از این دنیای فانی رها گشته و دنیائی که خداوند لایزال برایشان تعیین کرده می شناسند .

ای لشکریان خدا بجنگید که الله پشتیبان و بقیه الله(عج) فرمانده و روح الله رهبر است و شما برادران و خواهران حزب الله ، راه شهیدان عزیز را ادامه دهید و سلام به شما ای پدر و مادر عزیز و مهربانم و ای برادران و خواهران عزیزم ، امیدوارم که مرا حلال کنید .

اگر شهادت نصیب من شد مبادا از به سعادت رسیدن فرزند و برادرتان ناراحت شوید بلکه باید مفتخر باشید تا باعث شادی و خوشحالی دشمنان اسلام و انقلاب نشود و توصیه به نور چشمی ام و همسرم می نمایم که مبادا از کشته شدن من ناراحت شوید و تو ای نور چشمی ام ،راهم را ادامه بدهید و گوش به فرمان امام امت باشید و راه شهدا را ادامه دهید و در پایان به جوانان منطقه ی چاه عینی و علامرودشت و به خصوص جوانان چاه عینی ، از آنها می خواهم که در خط امام و گوش به فرمان امام امت باشند و راهی جبهه ها شوند و راه شهدا را ادامه دهند و ان شاء اله بجنگید تا اسلام پیروز شود و صدام و حامیانش نابود شوند و ان شاء اله کربلا را آزاد کنید و همان راه ، راه قدس را ادامه بدهید تا پرچم لا الله الا الله بر فراز مناره ی قدس بر افراشته شود.

والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته به امید پیروزی نهایی لشکریان اسلام و در پایان از همه ی قومان و خویشان و دوستانم می خواهم که مرا حلال کنند .
 من الله توفیق .

برادر کوچک شما غلامرضا ابراهیمی فرزند علی متولد 1345 شماره شناسنامه 7 محل سکونت چاه عینی علامرودشت ،در ضمن جنازه ام را در گلزار شهدای شمالی دفن بنمائید.