سردار شهید محمد اسلامی نسب

دلنوشته ها و اشعار جالب

سردار شهید محمد اسلامی نسب

دلنوشته ها و اشعار جالب

سردار شهید محمد اسلامی نسب

1- شهادت آنچنان شیرین و لذت بخش است که با هیچ کدام،از وعده های دینوی او را مقیاسی نیست. شهادتی که دشمن با هیچ سلاحی علیه او نمی تواند به مبارزه در آید و همه تیغ های دشمن در مقابلش کند و بی اثر است.



2 - من هر وقت نام مبارک بی بی فاطمه الزهرا (س)را به زبان میارم نا خودآگاه از خود بی خود میشوم و مطمئن هستم که ایشان ما را شر منده نمیکنه

پیوندهای روزانه

۳۲ مطلب با موضوع «اشعار زیبا» ثبت شده است








بی سر و سامان توام یا حسین
دست به دامان توام یا حسین
بر سر نی زلف رها کرده ای
با جگر شیعه چه ها کرده ای


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۸ مهر ۹۵ ، ۱۹:۵۳
حسین کازرونی



یکی درد و یکی درمان پسندد

یکی وصل و یکی هجران پسندد

من از درمان و درد و وصل و هجران

پسندم آنچه را جانان پسندد

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۶ مهر ۹۵ ، ۱۴:۲۵
حسین کازرونی


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ مهر ۹۵ ، ۲۳:۵۱
حسین کازرونی






ز دست دیده و دل هر دو فریاد

که هر چه دیده بیند دل کند یاد


بسازم خنجری نیشش ز فولاد

زنم بر دیده تا دل گردد آزاد





۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ مهر ۹۵ ، ۱۹:۳۵
حسین کازرونی
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ مهر ۹۵ ، ۲۱:۱۸
حسین کازرونی
۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۸ مرداد ۹۵ ، ۱۲:۰۵
حسین کازرونی
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۱ خرداد ۹۵ ، ۲۳:۵۹
حسین کازرونی
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۷ اسفند ۹۴ ، ۲۰:۲۰
حسین کازرونی

فردای محشر کار دشوار است ای دل

بیچاره آنکس که گرفتار است ای دل

هر کس که حب فاطمه در دل ندارد

آنجا یقینا بی کس و کار است ای دل

کار شفاعت های زهرا گفته اند با

دستان مقطوع علمدار است ای دل 

هرکس که بی عشق علی و فاطمه زیست

بی غصه و درد است و بی عار است ای دل

دنیا اگر چه ظاهری زیبنده دارد

در باطنش بسیار غمبار است ای دل 

دیدی چه آورده بروزم حب دنیا ؟

این قلب و این چشمم چه بیمار است ای دل

چشمی که صد جا رفته و برگشته اصلا

کی در پی دیدار دلدار است ای دل ؟

از بسکه در تنهایی و غربت به سر برد

یوسف به دنبال خریدار است ای دل

هرکس نمی داند که یوسف را بها چیست

محو شلوغی های بازار است ای دل

****

ای دل بیا چشم انتظار یار باشیم

از هرچه غیر از عشق او بیزار باشیم



یاسر مسافر

با صدای دلنشین حاج محمود کریمی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ اسفند ۹۴ ، ۱۸:۱۲
حسین کازرونی

هر کس به طریقی دل ما می شکند

بیگانه جدا دوست جدا می شکند

بیگانه اگر می شکند عیبی نیست

از دوست بپرسید چرا می شکند

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۶ بهمن ۹۴ ، ۲۱:۵۰
حسین کازرونی


در آخرین سالی که مرحوم دری (١) در قید حیات بود، یک شب از دهه محرم (شب هشتم یا نهم) جوانی قبل از منبر از ایشان سؤال می کند که: مراد از این شعر چیست؟


مرید پیر مغانم زمن مرنج ای شیخ
چرا که وعده تو کردی، او بجا آورد


مرحوم دری می گوید: جواب این سؤال را در بالای منبر می دهم تا برای همه قابل استفاده باشد .


ایشان در فراز منبر قضیه نهی آدم ابوالبشر از خوردن گندم و داستان نان جوین خوردن امیرالمؤمنین (ع) را در تمام مدت عمر بیان می نماید، و حتی این که آن حضرت در تمام مدت عمر ابدا نان گندم نخورد و از نان جوین سیر نشد . و سپس می گوید:


مراد از شیخ در این بیت، حضرت آدم (ع) است که وعده نخوردن از شجره گندم را در بهشت داد ولی به آن وفا نکرد و از امر خداوند سرپیچی نمود و گندم را تناول کرد . و مراد از پیر مغان حضرت امیرالمؤمنین (ع) است که در تمام مدت عمر نان گندم نخورد، و وعده عدم تناول از شجره گندم را او ادا کرده و به اتمام رسانید .
این مجموع تفسیر این بیت بود که وی برسر منبر شرح داد و منبرش را خاتمه داد .


قبل از پایان سال، مرحوم دری فوت می کند; در سال بعد در دهه محرم در همان شبی که این جوان سؤال را از مرحوم دری می کند، وی را در خواب می بیند که: مرحوم دری به نزد او آمد و گفت: ای جوان! تو در سال قبل در چنین شبی از من معنی این بیت را پرسیدی و من آن طور پاسخ گفتم . اما چون بدین عالم آمده ام، معنی آن، به طور دیگری برای من منکشف شده است:


مراد از شیخ، حضرت ابراهیم (ع) و مراد از پیر مغان حضرت سید الشهداء (ع) است . مراد از وعده، ذبح فرزند است که حضرت ابراهیم بدان امر خداوند وعده وفا داد، اما حقیقت وفا را حضرت اباعبدالله الحسین (ع) در کربلا به ذبح فرزندش حضرت علی اکبر (ع) انجام داد .
فردای آن شب، این جوان در آن مجلس معمولی همه ساله مرحوم دری می آید و آن خواب خود را بیان می کند . (٢)


١. مرحوم آقا سید ضیاءالدین دری استاد علوم عقلی و از وعاظ شهیر تهران .
٢ . روح مجرد، یادنامه حاج سید هاشم حداد، آیت الله سید محمد حسین حسینی تهرانی، ص ۴۸۳ و ۴۸۴ .

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۱ مهر ۹۴ ، ۲۲:۵۴
حسین کازرونی


هر سو که دویدیم همه روی تو دیدیم
هر جا که رسیدیم سر کوی تو دیدیم

 هر قبله که بگزید دل از بهر عبادت
آن قبله دل را خم ابروی تو دیدیم

 هر سرو روان را که در این گلشن دهرست
بر رسته بستان و لب جوی تو دیدیم

 از باد صبا بوی خوشت دوش شنیدیم
با باد صبا قافله بوی تو دیدیم

 روی همه خوبان جهان را به تماشا
 دیدیم ولی آینه روی تو دیدم

 در دیده شهلای بتان همه عالم
 کردیم نظر نرگس جادوی تو دیدیم

 تا مهر رخت بر همه ذرات بتابید
 ذرات جهان را به تک و پوی تو دیدیم

 در ظاهر و باطن به مجاز و به حقیقت
خلق دو جهان را همه رو سوی تو دیدیم

هر عاشق دیوانه که در جمله گیتی است
بر پای دلش سلسله موی تو دیدیم

سر حلقه رندان خرابات مغان را
دل در شکن حلقه گیسوی تو دیدیم

 از مغربی احوال مپرسید که او را
سودازده طرّه هندوی تو دیدیم

(دیوان شمس مغربی، غزل 139)
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ شهریور ۹۴ ، ۲۰:۵۸
حسین کازرونی