سردار شهید محمد اسلامی نسب

دلنوشته ها و اشعار جالب

سردار شهید محمد اسلامی نسب

دلنوشته ها و اشعار جالب

سردار شهید محمد اسلامی نسب

1- شهادت آنچنان شیرین و لذت بخش است که با هیچ کدام،از وعده های دینوی او را مقیاسی نیست. شهادتی که دشمن با هیچ سلاحی علیه او نمی تواند به مبارزه در آید و همه تیغ های دشمن در مقابلش کند و بی اثر است.



2 - من هر وقت نام مبارک بی بی فاطمه الزهرا (س)را به زبان میارم نا خودآگاه از خود بی خود میشوم و مطمئن هستم که ایشان ما را شر منده نمیکنه

پیوندهای روزانه

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «« دوعیجی » چگونه قتلگاه تانک‌های بعثی شد» ثبت شده است



آهنگران میخوند:

یادشبهایی که بسیجی میشدیم
شمع شبهای دوعیجی میشدیم

این مصرع آخرمیدونین یعنی چی؟؟

عراق تومنطقه " دوعیجی "بمب فسفری می انداخت

فسفر با اکسیژن هوا به سریع ترکیب میشه و شعله ور میشه

بچه بسیجی ها زیربمب های فسفری گیر میکردن و فسفر به تن این بچه ها می چسبید
و با هیچ وسیله‌ای خاموش نمی شد و آنها می سوختن


و صبح که می شد ، باد ، خاکستر این بچه ها رو با خودش می برد


کی فهمید؟

کی دلش سوخت؟
کی میدونه کی سوخت!
کی میدونه چرا داد نزدن و سوختن...


" از خون جوانان وطن لاله دمیده "



۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۱ فروردين ۹۵ ، ۲۰:۵۳
حسین کازرونی