پـــرسیــدم یاد شهیــدان چـــه شـــد ؟؟؟
گفتند : یک کوچــه بنامشان نـکــردیـــم مگـــر ....
کتاب عکس «علی فریدونی» ماحصل دویدنهای او در پشت خاکریزها و حضور شبانهروزی در زیر آتش دشمن است تا فرزندان آینده این سرزمین کمی آسانتر بفهمند که در کجا و چگونه برآمدهاند.
عملیات کربلای 5، سال 1365
اولین دیدار خانواده اسرای جانباز جنگ تحمیلی پس از بازگشت به وطن؛ تهران، فرودگاه مهرآباد، آذر
رضایت نامه را گذاشت جلوی مادرش
چه امضا بکنی ،چه امضا نکنی ، من میرم!
اما اگر امضا نکنی من خیالم راحت نیست.
شاید هم جنازه ام پیدا نشه!
در دل مادر آشوبی به پا شد.
رضایت نامه را امضا کرد.
پسر از شدت شوق سر به سر مادرش میگذاشت
جنازه ام را که آوردند ، یه وقت خودت را گم نکنی
بیهوش نشی هااا
چادرت را هم محکم بگیر!
تو چه با غیرت نگران چادر مادرت بودی
و برخی مردان شهر من چه راحت تر خودشان چادر از سر زنانشان برداشتند.
من از گفتن شرمنده ام ، شرم دارم!!! ...