شهید سجاد نصیر زاده

 

زندگی نامه شهید سجاد نصیر زاده :

شهید سجاد نصیرزاده یوسفی در سال 1338 در خانواده ای مذهبی و مستضعف در روستای حاجی کوهی از تیره سادات امامزاده علی (ع) پا به عرصه وجود گذاشت ، دوران طفولیت و کودکی را در خانواده عشایری خود با تحمل محرومیتها و مشقات فراوان به سر برد وی از همان آغاز فردی مومن و متعهد و پای بند به احکام اسلام و قرآن بود در سنین نوجوانی و جوانی یاور پدر و در کنار وی بار سنگین مسئولیت خانواده را بر دوش می کشید و برای اینکه بتواند بازوی پدر باشد چند سالی در بوشهر و شیراز به کارگری پرداخت و از این طریق دستیار خوبی برای پدرش بود شهید در عین حالی که کارگری ساده بود اما قلبی سرشار از ایمان داشت نه به شعار بلکه در عمل چنین بود شاهد عبادات خالصانه و اخلاق اسلامی شهید رفقایش می باشند .

اما خصوصیت بارز اخلاقی شهید که از همه خصلتهایش برتری داشت امر به معروف و نهی از منکر بود که در این راه کوشش فراوان داشت بالاخره شهید در سال 1356 مقدمات ازدواج را فراهم ساخت و به قول رسول اکرم (ص) که فرمود " النکاح سنتی فمن رغب ان سنتی فلیس منی "عمل کرد که حاصلش سه فرزند پسر و یک فرزند دختر می باشد بعد از تشکیل خانواده مستقل در عین این که از راه کارگری امرار معاش می نمود هیچگاه فقرا را فراموش نمی کرد و با برخوردهای اسلامی که داشت همه را مجذوب خود می ساخت و هیچگاه نشد که برای کسی ایجاد ناراحتی کند . شهید در هر مجلسی که می نشست با موارد غیر اسلامی مخصوصا غیبت مبارزه می کرد و خود الگوی فردی مبارز با مسائل غیر اسلامی بود به عنوان مثال در سال 1364 در یک شرکت ساختمانی در شهر خاص برازجان مشغول کار بود و چون مسئولین شرکت مسائل اسلامی را رعایت نمی کردند بارها درگیر که منجر به اخراج وی از شرکت گردید ، ایمانش ، اخلاصش مورد توجه و زبان زد همه بود و مورد اعتماد همه اقوام و خویشان و آشنایان بود .

 شهید در تمام ابعاد مسائل اسلامی را رعایت می نمود حتی در نامگذاری فرزندانش نامهایی چون عبدالمطلب ، ایوب و عمار انتخاب می کرد . در جریان انقلاب اسلامی به رهبری حضرت امام فعالانه شرکت داشت و همراه امت قهرمان ایران در به ثمر رساندن انقلاب اسلامی سهم عظیمی را ایفاء نمود .

در سال 1361 داوطلبانه به خدمت مقدس سربازی اعزام شد و مدت دو سال خدمت مقدس را در جبهه های حق علیه باطل گذراند در این مدت با سواد کمی که داشت به علت داشتن اطلاعات اسلامی و علاقه به خدمت هر چه بهتر و خالص تر مدت دو سال را در دائره عقیدتی سیاسی ژاندارمری جمهوری اسلامی ایران در خطوط مقدم جبهه گذراند بعد از اتمام سربازی به واسطه عشق و علاقه ای که به اسلام و جبهه اسلامی داشت چندین بار همراه عاشقان حسینی بسیجیان جان بر کف رهسپار دیار نور شد و با بعثیون به ستیز پرداخت .

شهید در عملیاتهای زیادی همراه جان برکفان حسینی از جمله عملیاتهای بیت المقدس ، سرپل ذهاب ، بدر ، خیبر و رمضان شرکت نمود . به هر صورت در جریان جنگ تحمیلی تا سال 1365 مرتب به جبهه ها اعزام می شد اما هیچ وقت آتش درونی اش خاموش نمی شد و برای نجات اسلام عزیز آماده تر می شد .

شهید در سال 1365 به نهاد مقدس و انقلابی جهاد سازندگی شهرستان ممسنی پیوست و در آبان ماه همین سال جهت یاری رزمندگان کفر ستیز اسلام و زدن ضربه نهائی به پیکر رو به زوال صدام به جبهه های نور شتافت و در کنار سایر برادران جهادگر خود شروع به فعالیت نمود تا اینکه عملیات کربلای 4و 5 شروع شد که شهید در این دو عملیات با بلدوزر خود به ساختن خاکریزها و سنگرها برای رزمندگان اسلام می پرداخت و در این راه آن قدر فعالیت کرد تا بالاخره در تاریخ 10/12/1365 هنگامی که مشغول کار در خطوط مقدم جبهه بود به معبود خود پیوست و به آرزوی دیرینه اش رسید . روح این سنگر ساز بی سنگر شاد و راهش پر رهرو باد . والسلام .

 

********************************

 

 

وصیت‌نامه شهید سجاد نصیرزاده :

بسم الله الرحمن الرحیم

(ان الله اشترى المؤمنین انفسهم و اموالهم بان لهم الجنه یقاتلون فى سبیل الله)

به درستیکه خداوند مى خرد جانها و اموال مومنین و در مقابلش بهشت عطا میکند.

با حمد و ستایش پروردگار بزرگ و با سلام و درود بر منجى عالم بشریت امام زمان عجل الله تعالى و با سلام و درود بر امام امت و امت امام. اینجانب سجاد نصیر زاده (یوسفى) فرزند میرزا قلى یوسفى شهادت میدهم که خدا یکى است و به یکتائى او اقرار مى کنم او خدائى است که شریک و نظیر ندارد. من شهادت می دهم که محمد(ص) بنده او فرستاده اوست و از جانب پروردگار به راستى و درستى به رسالت حق برخاست و شهادت می دهم که جانشینان آن حضرت ـ حضرت على بى ابیطالب(ع) و فرزندان گرامیشان می باشد.

من با اختیار خودم در این شرایط حساس که قرآن و اسلام در خطر است براى دفاع از دینم و مذهبم به جبهه هاى نبرد حق علیه باطل آمدم تا بلکه بتوانم از این راه خدماتى هر چند ناچیز براى دفاع از اسلام و جمهورى اسلامى کرده باشم. این حقیر هر چند لیاقت شهادت ندارم اما ناامید الطاف بیکران خدا نیستم و اگر لطف خدا شامل حالم گردید چند نکته را براى برادران و خواهران گرامى متذکر میشوم

1- در همه حال تقوى الهى را فراموش نکنید

2- همه ما در محضر خدا هستیم در محضر خدا گناه نکنید

3- عدالت را در همه کارها و همه امور زندگى فراموش نکنید

 4- براى خدا کار کنید و از مردم چشم داشتی نداشته باشید و نیت و اعمال خود را در رضاى الله خلاصه کنید از پدر گرامى و مادر مهربانم که زحمات زیادى برایم کشیده اند خواهشمندم مرا ببخشید و مرا حلال کنند.گر چه من دور از شما هستم اما همیشه به یاد شما هستم و از خانواده محترم خودم تقاضا دارم اگر بدى از این حقیر دیده اند مرا ببخشند و حلالم کنید.

 فرزندان و همسرم را به خدا سپردم. همسر گرامیم تو خیال نکن که زحمات زیادى که می کشید اجرى ندارد بلکه زحمات شما پیش خدا خیلى اجر دارد. انشاءالله پیش حضرت فاطمه زهرا (ع) سر بلند باشید. امام حسین سرور شهیدان را در نظر بگیرید هیچ وقت چهره مبارک چوپان على را فراموش نکنید. و همیشه پدر و مادرش را احترام کنید. همیشه بیاد خدا باشید و به او توکل کنید. از کلیه دوستان و آشنایان تقاضا دارم اگر بدى از اینجانب دیده اند مرا ببخشند. و در ضمن اگر لطف خدا شامل حالم شد دستم را از تابوت بیرون بگذارید تا مردم بدانند من چیزى از این دنیا نبردم. تا سرمایه داران و جهانخواران فکر نکنند ما دنبال پول و مقام هستیم. ما براى حفظ دین خدا مى جنگیم.  

با احترام سجاد نصیر زاده (یوسفى) با آرزوى دیدار کربلا